کوه رو میذارم رو دوشم رخت هر جنگ رو میپوشم موج رو از دریا میگیرم شیره سنگ رو میدوشم میارم ماه رو تو خونه میگیرم باد رو نشونه همه خاک زمین رو میشمارم دونه به دونه اگه چشمهات بگــــن آره هیچکدوم کاری نـــداره اگه چشمات بگــــن آره هیچکدوم کاری نـــداره دنیا رو کولم میگیرم روزی صد دفعه میمیرم میکنم ستارهها رو جلوی چشمهات میگیرم چشمهات حرمت زمینه یه قشنگ نازنینه
تو اگه میخوای نذارم هیچکسی تو رو ببینه اگه چشمهات بگن آره هیچکدوم کاری نــــداره اگه چشمهات بگن آره هیچکدوم کاری نـــداره چشم ماه رو در میام یه نوردبون میارم عکس چشمت رو میگیرم جای چشم اون میذارم آفتاب رو برش میدارم واسه چشمات در میذارم از چشمهات آینه میسازم با خودم برات میام اگه چشمهات بگن آره هیچکدوم کاری نــــداره اگه چشمهات بگن آره هیچکدوم کاری نـــداره اگه چشمهات بگن آره هیچکدوم کاری نــــداره
دوران کودکی او در کرج و میانه گذشت. پدرش محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. اولین بار در سن ۹ سالگی، در جشنی در مدرسهاش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستانهایی همچون فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهرانپارس گذراند و در مراسم و همایشها، به اجرای برنامههای هنری میپرداخت.
وی در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاطباشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی داریوش به موسیقی حرفهای شد. در همین سال، او در سن ۱۹ سالگی با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی درویش مصطفی جاویدان، به شهرت رسید. نخستین ترانه مستقل او بنام نبسته پیمان با شعری از علی گزرسز (رها) و موسیقی خودش است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، داریوش که پیش از آن برای معالجه صورت خود به لندن سفر کرده بود، دیگر به ایران بازنگشت. وی مانند اغلب خوانندگان پاپ ایرانی، پس از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت خود را در خارج از کشور آغاز نمود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کارائوکه اجازه (داریوش)” لغو پاسخ
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.